بسم الله الرحمن الرحیماشاراتی به وجهی از الاهی بودن قرآن
پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) فردی تعلیمندیده بود چنانکه در قرآن گفته شده:
وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ
«ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ، ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﻧﻤﻰﺧﻮﺍﻧﺪﻯ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﻰﻧﻮﺷﺘﻰ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺑﺎﻃﻞﮔﺮﺍن، [ﺩﺭ ﻭﺣﻰ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻥ] ﺷﻚ ﻣﻰﻛﺮﺩﻧﺪ» (عنکبوت ۴۸) بنابراین اگر کسی بتواند تعلّمی را برای پیامبر ثابت کند ابطال قرآن است.
اما ضمناً پیامبر «امی» خوانده شده است (مثلاً اعراف ۱۵۷ و ۱۵۸) که موضوعی است جداگانه.
به کوتاهترین توضیح «امی» یعنی «غیریهودی» و ضمناً این نام دقیقاً ساختاری دارد که آن را عمقی اعجازگون میبخشد:
۱) در اوستایی zantav در پارسی باستان zana یعنی قبیله در پهلوی zand یعنی شهر، محله، طایفه و zandīk یعنی اهل طایفه و فرقه
(در اوستایی zanda معادل زندیق است)
۲) در یونانی ethnos/ εθνος یعنی قبیله ethnikos/ εθνικος یعنی اهل قبیله
۳) در لاتینی gens به معنی قبیله و gentilis به معنی اهل قبیله است
۴) در عبری گوی גוי یعنی قبیله و ضمناً اهل قبیله
۵) در عربی «امة» یعنی قوم و قبیله و «امی» یعنی اهل قوم و قبیله
اما ضمنا تمامی واژگان «زندیق»، «اثنیکوس»، «جنتیلیس»، «گوییم» به معنی «غیرخودی» و «خارج از دین رسمی» است چنانکه عبرانیان به «غیرعبرانیان» میگفتند «گوییم» גויים تجربۀ تفکر...
ما را در سایت تجربۀ تفکر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3denkenserfahrung0 بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 12:53